مفهوم رفاقت

سلام برعشق و زندگی

داستان

مفهوم رفاقت



برای مفهوم رفاقت که گاهی تمام دنیایت را نجات می دهد ..........




یاد آن روز ها بخیر


روبروی هم / لم میدادیم به پشتوانه ی رفاقتمان


بی خیال نگاه های هیز دختران قاجاری / قلیان می کشیدیم


در جیب هایمان آنقدر رفت و آمد میکردیم / که پول من و تو نداشت


داشته ام به نداشته هایت میخورد و نداشته هایت به داشته های من


طوری که تعادلمان هیچ وقت بهم نمیخورد


حتی تولدت /که پیک به پیک بالا رفتیم


آنقدر که زمین / زیر پایمان دیگر جای سفتی نبود


تکیه می دادیم به دست های هم / مبادا سلامتی هایمان هدر رود


.

.

.

حالا تو دلگرفته ای و


من از فاصله ها حالت را میپرسم


و میترسم از روزی که دنیا


روی پاشنه ی دری بچرخد



که پستچی نامه ام را برگشت بزند



و تمام تمبر هایم / به در بسته بخورد

.

.

.

بیا دوباره تمام دنیایمان را

در یک زیر سیگاری ِ مشترک بتکانیم

و بی خیال ِ تمام ِ روز های شانسی / که نمی رسند

پنجشنبه هایمان را طاق بزنیم

به صرف ِ

ساندویچ های چرب زبان

لبخندی از دنیرو

و رفاقتی که تنها زمان / از عمقش با خبر است


دستت را بیاور

مردانه و زنانه اش را بی خیال

دست بدهیم به رسم کودکی



قرار است هوای هم را / بی اجازه داشته باشیم



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ چهار شنبه 2 اسفند 1398برچسب:مفهوم رفاقت /, ] [ 11:11 ] [ به چشمان من بنگردرمن چه می بینی عشق ] [ ]